جالب است بدانيد که خودروهاي هيبريدي و برقي در حدود سالهاي 1920 دوران طلايي را پشت سر گذاشتند و درمجموع چيزي در حدود 34000 دستگاه تنها در ايالاتمتحده آمريکا توليدشده است، چيزي در حدود ميزان توليدات اين نوع خودروها در سال 2002 در همان کشور، حال اگر دليلي را بخواهيد براي اين سالهاي طلايي جستوجو کنيد ميتوان دليل آن را در شناخت ناچيز بشريت از منابع نفتي در سراسر جهان برشمارد، زيرا در آن سالها تقاضا براي خودرو بسيار بالا رفت درصورتيکه کشف منابع جديد نفتي متناسب با تقاضا براي خودروهاي جديد نبود لذا شرکتها به سمت توليد خودروهاي الکتريکي رو آوردند.
نکته جالب اين است که تحقيقات و پژوهشهاي مرتبط با اين نوع خودرو بعدها به دليل کشف منابع عظيم نفتي در جهان متوقف شد و بيشتر تمرکز خودروسازان بر روي ساخت خودروهاي فسيلي قرار گرفت، ازاينرو تا قبل از پديدار شدن پديده گرماي جهاني کسي به فکر ساخت خودروهاي برقي در مقياس صنعتي نبود.
حال اگر بخواهيم از مشکلات سر راه اين نوع خودروها در طول تاريخ حياتشان نام ببريم شايد بزرگترين آنها طول عمر باطريهاي اين نوع خودروها بود زيرا عمر باتريهاي اين نوع خودروها به ميزان 5% جرمي از انرژي سوختهاي فسيلي را ميتوانست براي يک خودرو در خود نگه دارد و از طرف ديگر شاهد قيمت گزاف اين باطريها نيز بوديم؛ بنابراين نهتنها شاهد کاهش برد اين نوع خودروها نسبت به مشابه فسيلي خود بوديم بلکه شاهد توان کم آنها نيز بوديم.
البته از فوايد اين نوع خودروها ميتوان بهصورت اجمالي به سازگاري با محيطزيست بودنشان نام برد و همچنين ميتوان به سادهتر بودن سيستمهاي محرکه اين نوع خودروها به مشابه فسيلي خود نام برد و صدالبته بازده بالاي اين خودروها نيز بايستي در نظر گرفت، بهگونهاي که بازده خودروهاي الکتريکي حدود 90% است درصورتيکه خودروهاي فسيلي بازدهاي در حدود 30% تا 35% دارند، يعني خودروهاي فسيلي اتلاف انرژي بسيار بالاتري را نسبت به خودروهاي برقي دارد، پس ازنقطهنظر مصرف انرژي خودروهاي برقي بازده بالاتري رادارند.